کد مطلب:292410 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:222

حکایت بیستم: ابی الحسن محمّد بن ابی اللیث

شیخ گرانقدر فضل بن حسن الطبرسی، صاحب تفسیر «مجمع البیان» در كتاب «كنوز النّجاح» نقل كرده كه این دعا را حضرت صاحب الزّمان(ع) در خواب به ابی الحسن محمّد بن احمد بن ابی اللیث در شهر بغداد در مقبره های قریش تعلیم فرموده است.

ابی الحسن مذكور از ترس كشته شدن به مقبره های قریش فرار كرده و به آنجا پناه برده بود. آنگاه به بركت این دعا از كشته شدن نجات یافته و ابی الحسن گفته است كه آن حضرت به من یاد داد كه بگو: «اللهم عَظُم البلاء و بَرِحَ الخَفاء و انكَشَف الغِطاء و انقطَع الرجاء و ضاقَتِ الارض و مُنِعَت السّماء و انت المُستعان و الیك المُشتكی و علیك المعوّل فی الشدة و الرّخاء اللهم صلّ علی محمد و ال محمد اولی الامر الذین فرضتَ علینا طاعتَهم و عرَّفتَنا بذلك منزلتهم ففرّج عنّا بحقهم فرجاً عاجلاً قریباً كلَمح البصر او هو اقرب یا محمد یا علی یا علی یا محمد اكفیانی فانكما كافیان وانصُرانی فانّكما ناصران یا مولانا یا صاحب الزّمان الغوْث الغوث الغوث ادركنی ادركنی ادركنی الساعة الساعة الساعة العَجَل العَجَل العَجَل یا ارحَم الرّاحمین بحقّ محمدٍ و آله الطّاهِرین» و راوی گفته است كه در هنگام گفتن یا صاحب الزّمان حضرت به سینه خود اشاره فرمود. مؤلف گوید: ظاهر آن است كه شاید مراد حضرت از این اشاره این باشد كه در وقت گفتن یا صاحب الزّمان باید مرا قصد كرد.